تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟

بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه راه بسیار خوبی برای تولید ثروت و پسانداز برای دوران بازنشستگی است. بهویژه زمانی که جوانتر و در حال کسب درآمد هستید میتوانید بخشی از درآمدتان را به سرمایهگذاری اختصاص دهید. اگر میخواهید در این بازارها سرمایهگذاری کنید مهم است که با روشهای تحلیل بازار آشنا شوید. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به شما کمک می کنند تا استراتژی خود را به تصمیمات واقعی خرید یا فروش تبدیل کنید. در این نوشتار قصد داریم تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را برایتان شرح دهیم.
درک تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
برای آنکه بتوانیم تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را بهدرستی درک کنیم، باید هر یک از آنها را بهخوبی بشناسیم. هر یک از این تحلیلها بر اساس اطلاعات خاصی بنا میشوند. اما هدف اصلی و نهایی آنها پیشبینی روند تغییر قیمتها در سهام بورس، ارز دیجیتال یا داراییهایی همچون طلا و ارز است.
پس بیایید پیش از هر چیز نگاهی به تعاریف آنها داشته باشیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال بر پایهی بررسی ارزش ذاتی یک سهم یا دارایی استوار است. در واقع سهام هر شرکتی تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟ در هر بازهی زمانی دارای ارزشی ذاتی است. بازار دیر یا زود متوجه این ارزش ذاتی خواهد شد. اما یک تحلیل بنیادی بهدنبال درک سریعتر این موضوع و خرید یا فروش سهم در زمان مناسب است.
تحلیل بنیادی داراییها را با تمرکز بر ارزش های بنیادی شرکت ها تحلیل میکند؛ به این معنی که با نگاه کردن به سود و زیان، بدهیها و دیگر پارامترهای عملکردی شرکتها ارزش کلی شرکت و ارزش هر سهم آن ارزیابی میشود.
تحلیل بنیادی اغلب با بهکارگیری ارزش نسبی داراییهای مختلف به شما کمک میکند به ارزش واقعی سهام شرکتها پی ببرید. برای مثال اگر شرکتی 20 هزارتومان به ازای هر سهم سودآوری دارد، میتوان گفت ارزش سهام این شرکت به نسبت شرکت مشابهی که به ازای هر سهم آن 10 هزارتومان سودآوری دارد دو برابر است. اما باید بدانید که این مثال تنها برداشتی سطحی از نتایج است. درک دقیقتر ارزش یک سهم از طریق تحلیل بنیادی ممکن خواهد بود.
برای تحلیل فاندامنتال سرمایهگذاران ممکن است از داده های مختلفی از جمله درآمد شرکت، سودآوری و نرخ رشد سود سهام استفاده کنند. همچنین فرمولهایی از جمله مدل قیمتگذاری دارایی (CAPM)، جریان نقدی تنزیل شده (DCF)، ارزش نسبی دارایی و بسیاری از فرمولها و مدلهای دیگر برای کمک به سرمایهگذاران در پیشبینی رفتار بازار قابل استفاده هستند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
اصلیترین تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در این است که تحلیل تکنیکال بر خلاف تحلیل بنیادی تنها بر روند تغییرات قیمت داراییها تمرکز دارد. این تحلیل بر این ایده استوار است که تغییرات قیمت اغلب از الگوهای خاصی پیروی میکنند. این الگوها با تحلیل نمودار قیمت و حجم معاملات قابل درک هستند.
برای نمونه اگر نمودار میانگین متحرک قیمت یک سهم در دورهای 50 روزه، از نمودار میانگین متحرک قیمت آن در دورهای طولانیتر، به عنوان مثال 200 روزه، پیشی بگیرد، تحلیلگران تکنیکال ممکن است این موقعیت را فرصتی برای خرید ببینند. بهطور مشابه اگر میانگین متحرک 50 روزه به زیر میانگین متحرک 200 روزه سقوط کند، تحلیلگران تکنیکال آن را هشداری برای فروش تلقی خواهند کرد.
حجم معاملات نیز دیگر عنصر کلیدی در تحلیل تکنیکال است. برای مثال شکسته شدن روند میانگین حجم معاملات میتواند نشانگر افزایش یا کاهش سطح قیمت باشد.
لازم به ذکر است که تمرکز تحلیل تکنیکال تنها بر قیمت و حجم معاملات است. هنگام استفاده از این نوع تحلیل فرض بر آن است که تمامی فاکتورهای بنیادی از جمله سلامت مالی شرکتها و صنایع، وضعیت اقتصادی و … پیش از این در قیمت داراییها لحاظ شده اند.
پس تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در چیست؟
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال بسیار گسترده است. اما کدامیک از آنها اهمیت بیشتری دارد؟ میتوان گفت هرکدام از این تحلیلها طرفداران خاص خود را دارند. اما سرمایهگذاران موفق هر دو را درک کرده و هنگام ارزیابی سرمایهگذاریهایشان از آنها استفاده میکنند.
تحلیل بنیادی بر روندهای مالی بلندمدت شرکتها و عملکرد آنها در مقایسه با رقبایشان تمرکز دارد. اگر شرکتی پول زیادی در میآورد، تحلیل بنیادی افزایش قیمت سهام آن را پیشبینی میکند. اگر شرکت ضرر میدهد تحلیل بنیادی خبر از سقوط ارزش سهام آن خواهد داد. البته جنبههای تکنیکی بسیار بیشتری در پشت پردهی تحلیل بنیادی وجود دارند. اما هسته اصلی ماجرا رسیدن به قیمت هدف بر اساس دادهها و نتایج مالی شرکتهاست.
در مقابل تحلیل تکنیکال بر روندهای اخیر قیمت برای سودآوری کوتاهمدتتر نگاه میکند. تحلیلگران تکنیکال اغلب چندان نگران سودآوری شرکتها در 5 یا 10 سال آینده نیستند. آنها برای رفتار سهام در روزها و هفتههای آتی تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟ بیشترین اهمیت را قائلند.
کدام تحلیل برای شما بهتر است؟
برای پاسخ به این سوال که کدامیک برای شما بهتر است، ابتدا باید اهداف و روش سرمایهگذاری تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟ تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟ خود را مشخص کنید. گاهی ممکن است بهطور همزمان از هر دو روش برای تصمیمگیری خرید استفاده کنید.
تحلیل بنیادی بهترین گزینه برای کسانیست که میخواهند بر عملکرد کمپانیها تمرکز کنند. همچنین افرادی که تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت دارند. این تحلیل برای سرمایهگذاری دوران بازنشستگی و دیگر اهداف بلندمدت سرمایهگذاری ایدهآل است. جایی که نتایج مالی بلندمدت کسبوکارها میزان موفقیت سرمایهگذاری را تعیین میکنند.
اما تحلیل تکنیکال بهترین گزینه برای سرمایهگذارانیست که میخواهند از تغییرات قیمت داراییها استفاده کنند. این روش برای سرمایهگذاری کوتاهمدت و کسانی که ریسکپذیری بیشتری در قبال داراییهایشان دارند بسیار کاربردی است.
مروری بر شباهتها و تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال محبوبترین روشهای تحلیل سهام و تصمیمگیری برای سرمایهگذاری هستند.
تحلیل بنیادی روشی بلندمدت است و بر عملکرد شرکتها و گاهی رقبایشان متمرکز است. تحلیل تکنیکال روشی برای سرمایهگذاری کوتاهمدت است و بر روند حرکت قیمتها در بازار تمرکز دارد.
هردو روش بسته به اهداف سرمایهگذاریتان میتوانند مثمرثمر واقع شوند. اما بهطور جدی توصیه میکنیم که همیشه درک مناسبی از ابزارها و روشهایی که از آنها استفاده میکنید داشته باشید.
بهیاد داشته باشید، بازارهای سرمایه میتوانند غیرقابلپیشبینی باشند و تحلیلهای بنیادی و تکنیکال تنها دو ابزار برای هدایت سرمایه گذاریهایمان هستند.
نکات سرمایهگذاری
حال که تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را میدانید، بهتر است نکات زیر را نیز به خاطر بسپارید.
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال به زبان ساده
تحلیلها بخشی جدایی ناپذیر از فرایند معامله در بازار بورس هستند. به همین دلیل در این مقاله میخواهیم تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال را در قالب یک مثال برایتان توضیح دهیم. فرض کنید شما یک ماهیگیر آماتور هستید. برای امرار معاش به صید ماهی نیاز دارید. تمام ابزار را هم در اختیار دارید ولی نمیدانید باید چکار کنید. کدام دریاچه؟ کدام ساعت؟ کدام فصل؟ و… . یک صیاد بنیادی کار به شما خواهد گفت که کدام دریاچه را انتخاب کنید، گوشت کدام ماهیها خوشمزهتر است، قیمت کدام ماهی گرانتر است، بر اساس تجربه، کدام ماهی مشتری کمتری دارد و غیره. یک صیاد تکنیکال کار به شما خواهد گفت که چه فصلی از سال برای صید آن ماهی در آن دریاچه بهتر است، در چه ساعتی از روز باید به صید بروید، چقدر باید صبر کنید و غیره. شما با استفاده توأم از اطلاعات این دو نفر خواهید توانست به یک ماهیگیر موفق تبدیل شوید، بهترین ماهی را بگیرید و کمترین زمان را تلف کنید.
نمیتوانید بدون داشتن اطلاعات از تراکم ماهیهای یک دریاچه و فقط با دانستن اینکه چه فصلی برای صید خوب است به یک ماهیگیر خوب تبدیل شوید و همین طور برعکس، نمیتوانید با وجود اینکه میدانید ماهی قزل آلا گوشت خوشمزهای دارد کنار یک برکه بدون ماهی نشسته و انتظار صید ماهی را داشته باشید.
تأیید صددرصد یک روش تحلیل و تخریب کامل روشهای دیگر، ابتدا به تریدهای خود فرد آسیب میرساند و در تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟ آینده این طرز فکر به سایر اطرافیان وی نیز سرایت میکند. تریدر – یا همان معامله گر – پیروز کسی است که با استفاده از تحلیل تکنیکال، بنیاد هر سهم را بررسی کند، سطوح مناسب آن را تشخیص دهد و بیگدار به آب نزند. با این روش هیچوقت ضرر نخواهیم کرد.
بعد از سالها هنوز هم بسیاری از فعالان بازار سرمایه یک تفکر نادرست را با خود به دوش میکشند؛ آنها فکر میکنند که تحلیل تکنیکال در بازار بورس جواب نمیدهد! یا تحلیل بنیادی مناسب نیست. دلیل های متفاوتی هم میآورند تا یکی از این تحلیلها را رد کرده و آن را کنار بگذارند. به دنبال آنها، تازه واردهای بازار بورس که توصیه این افراد برایشان حکم طلا را دارد با آن درگیر میشوند. امیدواریم روزی فرا برسد که اهمیت تحلیلهای بنیادی و تکنیکال و ضرورت استفاده از هر دو تحلیل برای داشتن یک سرمایه گذاری موفق بر همه فعالان بازار بورس روشن شود. خوشبختانه، مدتی است که این رویداد در حال رخ دادن است و تحلیلگران بسیاری به استفاده از هر دوی این تحلیلها روی آوردهاند. خانه سرمایه نیز سعی کرده است تا در دوره نخبگان بورس و بسته آموزشی جامع، آموزش این دو علم را در نظر بگیرد. به این ترتیب، شرکت کنندگان دورههای حضوری و غیر حضوری نخبگان خانه سرمایه میتوانند در شمار ۱۰ درصد اول افراد موفق بازار بورس قرار بگیرند. امیدواریم این مطلب پاسخی مناسب به پرسش تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال باشد.
فایل صوتی مقاله تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال به زبان ساده
نویسندگان:
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل بنیادی و تکنیکال دو مکتب یا دو شاخهٔ اصلیای هستند که در بازارها مورد استفاده قرار میگیرند. اما این دو تفاوتهایی با یکدیگر دارند.
سرمایهگذاران و معاملهگران از هر دوی این روشها برای تحقیق و پیشبینی قیمتهای آیندهٔ بازار سهام استفاده میکنند. مانند هرگونه استراتژی سرمایهگذاری یا فلسفهٔ سرمایهگذاری، هر دوی این روشها دارای مدافعان و مخالفان خود میباشند.
تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی هر چیزی را که بر روی قیمت یک اوراق بهادار اثر میگذارند را مطالعه میکند، از عوامل اقتصاد کلانی مانند وضعیت اقتصادی یک کشور تا وضعیت صنایع و همچنین عوامل اقتصاد خرد مانند تأثیرات مدیریت شرکتها. هدف نهایی تحلیل بنیادی، رسیدن به رقمی است که سرمایهگذار بتواند آن را با قیمت کنونی سهم در بازار مقایسه کند و ارزیابی کند که قیمت سهم بیش از ارزش ذاتیش قیمت گذاری شده و یا این که کمتر از ارزش ذاتیش قیمت دارد.
تحلیل بنیادی (fundamental analysis) به بررسی سهام برای بهدست آوردن ارزش ذاتی (intrinsic value) آنها میپردازد.
تحلیل بنیادی همهٔ مسائل از اقتصاد کلی تا شرایط صنایع و قدرت مالی و مدیریتی شرکتها را میسنجد. درآمدها (earnings)، هزینهها (expenses)، داراییها (assets) و بدهیها (liabilities) همگی توسط یک تحلیلگر بنیادی بهدقت مورد بررسی قرار میگیرند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟» دیدن نمایید.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) مطالعهٔ اطلاعات تاریخی بازار شامل قیمت و حجم است. با استفاده از اطلاعاتی در زمینهٔ روانشناسی بازار (market psychology)، اقتصاد رفتاری (behavioral economics) و تحلیل مقداری (quantitative analysis) تحلیلگران تکنیکال از عملکرد گذشته قیمتها برای پیشبینی رفتار آیندهٔ بازار استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی فرق میکند. در این نوع از تحلیل، معاملهگران سعی میکنند که فرصتهای معاملاتی را با بررسی وضعیت و آمار روند، مانند حرکات در قیمت دارایی و حجمهای معاملاتی پیدا کنند.
فرضیهٔ اصلی در این تحلیل این است که تمامی موارد بنیادی از پیش در قیمت سهام لحاظ شدهاند، بنابراین دیگر نیازی به توجه زیاد به آنها نیست.
تحلیلگر تکنیکال سعی نمیکند که مقدار ارزش ذاتی یک دارایی را اندازهگیری کند، بلکه آنها از نمودار سهام برای یافتن الگوها و روندهایی که به آنها در پیشبینی قیمت سهم در آینده کمک میکنند، استفاده میکنند.
سیگنالهای محبوب تحلیل تکنیکال شامل میانگینهای متحرک ساده (Simple Moving Averages – SMAs)، سطوح حمایتی و مقاومتی (support and resistance levels)، خطوط روند (trendlines) و اندیکاتورهای شتاب حرکت قیمت (momentum indicators) میباشند.
نکتهٔ مهم: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال دو شاخه اصلی بررسی بازار به شمار میرود.
میانگینهای متحرک ساده
میانگینهای متحرک ساده اندیکاتورهایی هستند که با میانگینگیری از قیمتهای روزانه در طی یک بازهٔ زمانی مشخص، به ارزیابیِ جهت روند سهم کمک میکنند. سیگنالهای خرید و فروش زمانی که میانگین متحرک کوتاهمدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع میکند، صادر میشود.
برای آشنایی با میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال مقاله آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
سطوح حمایتی و مقاومتی از تاریخچهٔ اطلاعات قیمت استفاده میکنند. سطوح حمایتی به مناطقی گفته میشود که خریداران در آن نقاط وارد بازار شدند.
سطوح مقاومتی به مناطقی گفته میشود که قیمت پس از رسیدن به آنها، فروشندگان را مجبور کرده است تا به بازار وارد شوند. افرادی که از سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده میکنند به دنبال خرید در مناطق حمایتی و فروش در مناطق مقاومتی میباشند.
خطوط روند شبیه به مناطق حمایتی و مقاومتی میباشند، از آنجایی که آنها نقاط مشخص ورود و خروج از بازار را تعیین میکنند. هر چند، تفاوت آنها در این است که طرح این خطوط بسته به عملکرد قیمت در گذشته، متفاوت میباشد.
آنها معمولاً زمانی استفاده میشوند که قیمت یک سهم در حال تشکیل سقفهای تازه و یا کفهای تازهای است و هیچ تاریخچهٔ قیمتی در آن نواحی بازار وجود ندارند.
تعدادی از اندیکاتورهای ساختهشده بر پایهٔ سرعت حرکات قیمت وجود دارند که از آنها میتوان به اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger bands indicator)، اندیکاتور جریان پول چایکین (Chaikin Money Flow)، استوکاستیکها (Stochastics) و اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگینهای متحرک (Moving Averages Convergence Divergence – MACD) اشاره کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگینهای متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک – مکدی – در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
هر یک از این اندیکاتورها دارای فرمول محاسباتی مختص به خود بوده تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟ و براساس شاخصههایی که در نظر میگیرند، سیگنالهای خرید یا فروش صادر میکند. اندیکاتورهای شتاب حرکت قیمتی بیشتر در بازارهای رِنج (range bound) و یا بدون تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟ روند (trendless markets) بهکار میرود.
نکات کلیدی:
- تحلیل بنیادی با بررسی اطلاعات بهدنبال یافتن ارزش ذاتی سهم میباشد.
- تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی متفاوت است و در این نوع تحلیل معاملهگران سعی میکنند تا روندها را یافته و از اطلاعات قیمتی و حجم معاملاتی بازار استفاده کنند.
- هر دو روش برای تحقیق، بررسی و پیشبینی روند حرکت قیمت در آینده مورد استفاده قرار میگیرند.
برای آشنایی با استراتژی های تحلیل تکنیکال و یادگیری دیگر شاخههای مربوط به آن پیشنهاد میکنیم حتما از «درخت یادگیری» دیجی کوینر دیدن نمایید.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.